جدول جو
جدول جو

معنی اصرار نمودن - جستجوی لغت در جدول جو

اصرار نمودن(مُ باذْ ذَ)
اصرار کردن یا سماجت نشان دادن:
مجال صبر کجا ماندم چو در حق من
زمانه بر سر باطل نماید این اصرار.
ظهیر فاریابی (از ارمغان آصفی ص 134).
و رجوع به اصرار کردن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ لَ صَ)
بیان نمودن. بازگفتن. بیان داشتن. بیان کردن، جمع واژۀ عجیب، چنانکه احادیث جمع واژۀ حدیث. (غیاث اللغات) (آنندراج) : و از احوال اکاذیب گذشته اعاجیب می نمودی. (جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا
(مُ طَ شَ)
اصلاح کردن. اعباش. (منتهی الارب). رجوع به اصلاح کردن شود
لغت نامه دهخدا